Web Analytics Made Easy - Statcounter

  بازیگری كه با بازی در فیلم سینمایی «دوران عاشقی»، به خوبی توانست در کنار لیلا حاتمی و شهاب حسینی گلیم خود را از آب بیرون بکشد و سپس با بازی در سریال «شهرزاد» نامش را بیش از پیش بر سر زبان ها انداخت. این روزها مینا وحید مشغول بازی در سریال «افرا» به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیه کنندگی مجید مولایی و کامبیز دارابی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سریالی اجتماعی-خانوادگی که قصه آن در فضای معاصر می گذرد و وحید در آن در نقش یکی از شخصیت های محوری قصه که پزشکی جراح است، ظاهر شده. همین نقش آفرینی بهانه ای شد تا با او در جام جم آنلاین درباه این سریال و فعالیت های اخیرش به گفت و گو بپردازیم.
  کمی درباره نقش تان در سریال «افرا» و کیفیت فیلمنامه توضیح دهید و اینکه این همکاری چطور شکل گرفت؟
من در این سریال نقش پزشک جراحی را بازی می کنم که بلندپرواز است و بسیار شبیه خیلی از زنان تحصیلکرده و مستقل جامعه امروزی که به فردیت خودشان فکر می کنند. زمانیکه آقای توفیقی و آقای مولایی (یکی از تهیه کنندگان سریال) با من در این رابطه تماس گرفتند و چندین قسمت از فیلمنامه را برایم فرستادند تا قسمت ۳-۴ آن را مثل یک فیلمنامه خواندم، اما در ادامه نثر و دیالوگ های زیبا، دوست داشتنی و اصولی آن جذبم کرد و دیگر مثل یک رمان عالی یک نفس آن را خواندم. علاوه بر فیلمنامه، سایر عوامل گروه هم حرفه ای بودند و از آنجا که قبلا هم با آقای مولایی کار کرده بودم با کمال میل بازی سریال «افرا» را پذیرفتم.   
کار با بهرنگ توفیقی چه ویژگی هایی دارد و او روی چه مواردی تاکید و تمرکز بیشتری دارد؟
بهرنگ توفیقی کارگردان صبوری است که منشی دوست داشتنی دارد. ما در همان ابتدای کار با هم به توافقی کلی راجع نقش مهتاب رسیدیم و او در ادامه دست من را به عنوان بازیگر باز گذاشت که نقطه نظراتم را در نقشم به کار ببندم. بهرنگ توفیقی خیلی به من آرامش می دهد که حتی بتوانم با خیال راحت اشتباه کنم یا اینکه بازی های ریزی که بدون مشورت با ایشان به کاراکتر مهتاب اضافه می کنم را دوست دارد و تاییدش می کند. این ویژگی های او گویای آن است که یک کارگردان چقدر روی نقش های سریالش مسلط است. پیش بینی تان درباره بازخورد سریال چیست؟
در سینما و تلویزیون هیچ چیز قابل پیش بینی نیست. چه بسیار فیلم ها و سریال هایی  که همه فکر می کردند اتفاق های عجیب و غریبی برایشان می افتد، اما نیفتاد و متقابلا چه بسیار فیلم ها و سریال هایی که فکر می کردند اصلا دیده نشود، اما از اقبال بالایی برخوردار شد! بنابراین هیچ چیز قابل پیش بینی نیست، اما در مورد سریال «افرا» می توانم به جرات بگویم که تمام شاخصه های یک سریال خوب و استاندارد را دارد و چنانچه تمام مراحل ساخت و پخش آن هم درست پیش برود، می توان انتظار رضایت مردم را داشت.
کار در شرایط کرونایی چه مشکلاتی بویژه برای بازیگران ایجاد کرده است؟
به هر حال کار در شرایط کرونا نگرانی های خودش را دارد، اما خوشبختانه فیلمبرداری سریال ما در شهرستان است و کلا وضعیت شهرستان ها به نسبت از تهران بهتر است. تمام عوامل سریال «افرا» به غیر از زمان فیلمبرداری در هتل هستند و رفت و آمد غیر ضروری به داخل شهر ندارند، اما خب قطعا استرس های یک بازیگر در این شرایط زیاد است. چون جلوی دوربین نمی تواند ماسک بزند. به هر حال شاید کرونا تا سالها با ما بماند و نمی توان زندگی را متوقف کرد. ما باید راهی پیدا کنیم که در این وضعیت بتوانیم به زندگی مان ادامه دهیم.
با اینکه آغاز کار و شهرت شما در سینما رقم خورد، اما در ادامه در تلویزیون موفق تر هم بودید. این اتفاق و برنامه ریزی برای حضور در هر دو عرصه را چطور پیش برده اید؟
بله، من کارم را با سینما و فیلم «دوران عاشقی» به کارگردانی علیرضا رئیسیان و بعد «کفش هایم کو» به کارگردانی کیومرث پوراحمد آغاز کردم، اما همزمان در سریال «شهرزاد» هم بازی می کردم. اینطور نبود که بخواهم مدیوم ها را از یکدیگر تفکیک کنم. البته زمان اکران فیلم «کفش هایم کو» پدرم فوت کرد و من دچار شوکی شدم که نتوانستم ۲ سال کار کنم. بعد از آن در سریال «بانوی عمارت» بازی کردم و همزمان با این سریال، فیلم «بعد از تو» به کارگردانی و نویسندگی فرهاد نجفی را بازی کردم که به خاطر بازی در آن، جایزه بهترین بازیگر زن سیزدهمین جشنواره فیلم‌های ایرانی سانفرانسیسکو را گرفتم. بنابراین همیشه کار در سینما و تلویزیون را همزمان باهم جلو بردم و برای ادامه مسیرم برنامه ریزی ام برای کار فقط و فقط بازی در فیلم خوب است.
از دیگر فعالیت های اخیرتان هم بگویید؟
الان که کماکان مشغول فیلمبرداری سریال «افرا» هستیم. چند پیشنهاد خوب دیگر هم دارم که متاسفانه یکی-دو تای آنها نمی توانند منتظر اتمام بازی من در این سریال شوند و مشغول ساخت شدند، اما یک فیلم سینمایی هست که قرار است تا بهار منتظر شوند که با هم آن را کار کنیم. همچنین منتظر اکران آنلاین فیلم «بعد از تو» با نام بین المللی «یک شب در تهران (One Night in Tehran)» هستم که بسیار فیلم خوب و بی نقصی است و از طرفی دیگر نگارش سیناپس یک فیلم سینمایی را در دست دارم.  
 
ساناز قنبری / گروه فرهنگ و هنر
 

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: مینا وحید افرا بهرنگ توفیقی مجید مولایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۹۳۴۷۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ردپای زن معتاد در قتل شوهر خواهرش

پرونده کشف جسد مرد میانسال در انباری خانه‌اش پس از 10 روز با پیدا شدن ردپای خواهرزنش و مردی موادفروش، وارد مرحله تازه‌ای از تحقیقات شد.

به گزارش مشرق، دی‌ماه سال گذشته دختر جوانی قدم در اداره آگاهی پایتخت گذاشت و از ناپدید شدن پدرش حشمت خبر داد. دختر جوان زمانی که مقابل افسر پرونده‌ قرار گرفت، گفت: صبح روز گذشته راهی محل کارم شدم، اما وقتی به خانه برگشتم از پدرم خبری نبود. فکر کردم برای کاری از خانه بیرون رفته است، اما وقتی با تلفن همراهش تماس گرفتم با شنیدن صدای زنگ گوشی متوجه شدم تلفنش در خانه است. هر چه منتظر ماندم پدرم برنگشت و من هم به پلیس خبر دادم.

کشف جسد در انباری

با این شکایت تحقیقات پلیسی در رابطه با ناپدید شدن مرد میانسال آغاز شد تا اینکه چند روز بعد وقتی برادر حشمت برای سر زدن به برادرزاده‌اش و پیگیری وضعیت برادر خود راهی خانه آنها شد به محض ورود متوجه بوی تعفن شدیدی شد که از داخل انباری به مشام می‌رسید. وقتی موضوع را به برادرزاده‌اش گفت او منکر اطلاع از علت بوی تعفن شد اما وقتی مرد میانسال به سمت انباری رفت با دیدن قفل بزرگی که روی در بود تعجب کرد، چرا که قبلاً این قفل را ندیده بود. بنابراین قفل در انباری را شکستند و وارد شدند. آنها در کمال ناباوری با جسد حشمت در حالی که پتو پیچ شده و آثار خون روی بدنش دیده می‌شد، مواجه شدند.

ردپای دو مظنون

مرد میانسال موضوع را به پلیس اطلاع داد و تیم بررسی صحنه جرم ساعتی بعد راهی محل شدند. تحقیقات و معاینات اولیه متخصصان پزشکی قانونی در صحنه حکایت از آن داشت که زمان مرگ مرد میانسال با زمان ناپدیدشدنش یکی است.

با توجه به اینکه حشمت به قتل رسیده و خودرواش نیز ناپدید شده بود فرضیه سرقت قوت گرفت. در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند که خواهرزن مقتول به نام شهلا نیز با آنها زندگی می‌کرده اما همزمان با قتل حشمت این زن نیز ناپدید شده است.

کارآگاهان در ادامه تحقیقات میدانی دریافتند، حشمت و خواهرزنش با هم اختلاف داشتند. یکی از همسایه‌ها در این رابطه گفت: شهلا اعتیاد شدیدی به مواد مخدر داشت و از زمانی که به اینجا آمده بود پای موادفروشان را نیز به خانه حشمت باز کرده بود. همسایه‌ها از این موضوع خیلی گلایه داشتند. می‌ترسیدند بچه‌هایشان بواسطه رفت‌وآمدهای مواد فروشان به خانه شهلا معتاد شوند. همسایه‌ها از حشمت خواستند به او تذکر دهد و همین مسأله باعث اختلاف آنها شده بود.

بدین ترتیب فرضیه دست داشتن زن جوان در این قتل قوت گرفت، از سویی تیم تحقیق دریافت که دختر مقتول در این مدت با خاله‌اش پنهانی در تماس بوده است. به دستور بازپرس موسی رضازاده، دختر جوان بازداشت شد و در تحقیقات گفت: دو سال قبل مادرم فوت کرد و از طرفی خاله‌ام نیز به خاطر اعتیاد از همسرش جدا شده بود. از آنجا که او جایی برای زندگی نداشت، از پدرم خواستم او را به خانه‌مان بیاورد. اوایل مشکلی نداشتیم اما از زمانی که پای موادفروشان به خانه‌مان باز شد و همسایه‌ها شکایت کردند، اختلاف بین آنها نیز شروع شد. پدرم چندین بار تصمیم گرفت شهلا را ترک دهد، اما او حاضر نشد به کمپ ترک اعتیاد برود.

او ادامه داد: درگیری‌ها ادامه داشت تا اینکه پدرم به صورت ناگهانی ناپدید شد. از خاله‌ام نیز خبری نبود و هر چه با او تماس می‌گرفتم، پاسخم را نمی‌داد. تا اینکه چند روز بعد از ناپدید شدن پدرم، خاله‌ام تماس گرفت و مدعی شد با مردی که موادفروش بوده، پدرم را به قتل رسانده است. او مرا تهدید کرد که نباید راز این جنایت را برملا کنم، من هم ترسیدم و سکوت کردم.

در ادامه بررسی‌ها، یکی از اهالی محل با پلیس تماس گرفت و راز این جنایت را برملا کرد و گفت: چند شب قبل در بزمی شبانه مرد موادفروشی به نام هوشنگ تعریف کرد که با همدستی زنی به نام شهلا مردی به نام حشمت را کشته است. با این اطلاعات به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران دختر مقتول به اتهام اخفای ادله جرم بازداشت و دستور بازداشت شهلا و هوشنگ نیز صادر شد و تحقیقات برای دستگیری آنها ادامه دارد.

منبع: روزنامه ایران

دیگر خبرها

  • روایت بازیگر زن سینما از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می کند
  • ردپای زن معتاد در قتل شوهر خواهرش
  • «مهاجران» برنده اسکار انگلیس شد
  • خاطره خاص بلینگام: این زیدان که می‌گی کی هست!‏
  • روایت ستاره جذاب «مست عشق» از ورودش به بازیگری
  • جود بلینگام: پدرم همیشه پیراهن رئال مادرید با نام و شماره زیدان را در خانه بر تن می‌کرد
  • ۱۰ شخصیت برتر سریال «شوگان» که ما را شیفته این روایت حماسی ژاپنی کردند
  • «برنارد هیل»، شاه «تئودون» ارباب حلقه ها درگذشت
  • چرا پخش یک سریال از تلویزیون با بازی پژمان جمشیدی متوقف شد؟
  • دیوید بکام: پس از ترک منچستریونایتد تا 2 سال نتوانستم بازی های این تیم را تماشا کنم / زیرنویس فارسی